دلم میخواست برای اولین بار تو زندگیم نگم این جمله رو. نگم کم آوردم. ولی بعضی آدما آفریده شدن برای کم آوردن. منم جزو همونهام. دیگه تا ابد مطمئنم که هیچوقت از پسش برنمیام. من اشتباهیام! من باید یه تیکه سنگ آفریده میشدم یا تیکه ابر. دلم میخواست ابر باشم ولی ازونجایی که اصلاً برای خدا نظرم مهم نیست قطعاً با حذف گزینهی سنگ رسیدم به آدم شدن! دلم میخواد برگردم به زمانی که خلق نشده بودم و هیچوقت خلق نشم و به وجود نیام. دلم میخواست برمیگشتم به نیستی مطلق و دیگه وجود نداشتم. به وقتی که هنوز هیچی شروع نشده بود. برگردم و هیچوقت شروع نشم.
" شیشهی پنجره را باران شست٬ از دل من اما... "
دلم ,هیچوقت ,نیومد ,میخواست ,تیکه ,شدن ,که نیومد ,دلم میخواست ,نشم و ,و هیچوقت ,نیومد که
درباره این سایت